شمیم بهشت

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

۳۰ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

 

نفس کشیدن

بدن انسان از عضوهای مختلفی تشکیل شده است که هر کدام وظیفۀ خاصی دارند و آن را به بهترین نحو انجام می دهند و هر کدام از این اعضا به مرور زمان و تدریجاً از بین می رود و قدرت خود را از دست می دهد و در اکثر موارد قابل تعویض و ترمیم نخواهد بود.

نکتۀ مهمی که همه می دانیم آن است که انسان دائماً در حال نفس کشیدن می باشد؛ چه در خواب باشد چه در بیداری و در همۀ حالات نفس می کشد و اگر مدت زمان کوتاهی راه نفسش بسته شود می میرد.

امام علی(علیه السلام)می فرمایند:( نَفَسُ المَرءِ خُطَاهُ اِلَی أَجَلِهِ؛ نفس های انسان گام های او به سوی سرآمد زندگی و مرگ است).1

باید گفت که قلب و مغز و دستگاه تنفس و اعضای انسان محدود هستند و تا مدتی توان کار کردن دارند و دائمی نیستند؛ از باب مثال قلب انسان توانش این است که میلیاردها بار باز و بسته شود و زمانی که این عددها به پایان رسید توان قلب و هر عضو دیگری پایان می یابد و خود به خود از کار می ایستد، مثل موتوری که آخرین قطرۀ سوختش تمام شود از حرکت خواهد ایستاد.

از این رو، انسان هر نفسی که دم و بازدم می کند و هر ضربانی که قلب او می زند یک گام به پایان یافتن عمر خود نزدیک می شود همانطوری که راه رفتن پی در پی شخص را به مقصدش نزدیک می کند.

 


 

منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص57.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص443.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۵ ، ۰۷:۴۹
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرسوده شدن

انسان وقتی در تاریخ گذشتگان نظری می افکند می بیند تمام انسان هایی که روزی زنده بوده اند امروز دیگری اثری از آنها وجود ندارد و همۀ آنها با تمام تلخی ها و خوشی ها از این دنیا کوچ کرده اند و پای در جهان دیگری گذاشته اند.

از جملۀ واضحاتی که اکثر مردم به آن اهمیتی نمی دهند گذشت روزهاست، گذشت روزها بدن را فرسوده و کهنه می کند؛ هر روز و هر ساعت وهر ثانیه ای که از عمر انسان می رود بخشی از نیروها و قوای او از بین می رود مانند کفشی که بر اثر پوشیدن آن و گذشت زمان پوسیده و کهنه می شود.

باید گفت که انسان در غالب موارد از گذشت زمان و عمر عبرت نمی گیرد و هر چه سنش بالاتر می رود حریص تر می شود که این حریص شدن در بزرگسالان و افراد پیر بیشتر از جوانان می باشد چون شخص هر چه قدر مرگ را نزدیگتر به خود می بیند این احساس را می کند که وقت کمتری برای رسیدن به آرزوها دارد برعکس افراد جوان که فکر می کنند وقتشان برای رسیدن به آرزوها زیاد است.

بنابراین باید انسان تمام تلاشش این باشد در برابر چیزی که از دستش می رود چیز دیگری بدست آورد تا به خسران و ضرر دنیوی و اخروی گرفتار نشود.

 


 

منبع:

1.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص429.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۵ ، ۰۶:۲۷
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

تامّ شدن عقل

خداوند انسان را بهترین مخلوق خود می داند و او را به زیباترین شکل خلق کرده است و برای هر یک از اعضای انسان وظیفۀ خاصّی مقرّر کرده است، که یکی از مهمترین نعمتهای خداوند در وجود هر انسانی سخن گفتن او می باشد.

باید گفت که هر گاه عقل انسان کمال یابد و تامّ شود سخن گفتن انسان کم خواهد شد و از آنجایی که سخنان خوب و سنجیده کم می باشد و سخنان بد و نسنجیده زیاد است، عقل سلیم می گوید که کمتر سخن بگو و زیادتر اندیشه کن، پس این نکته روشن می شود که سخن گفتن زیاد انرژی های انسان را از بین برده و وقت او را تلف می کند و سبب دشمنی ها می شود که با این شرایط عقل سالم دستور می دهد که انسان کم حرف بزند و سکوت کند.

امام علی(علیه السلام)می فرمایند:( اِذَا تَمَّ العَقلُ نَقَصَ الکَلَامُ، هنگامی که عقل کامل گردد سخن کم می شود).

از این رو، انسان عاقل این نکته را می داند که مهمترین و بیشترین گناهان به وسیلۀ این زبان کوچک انجام می شود و با این شرایط تمام سعیش آن است که برای محفوظ ماندن از زیان های این زبان کمتر و به موقع سخن بگوید.

 


 

منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص56.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص425.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۵ ، ۰۷:۵۶
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

علامت نادانی و جهل

غالب افراد در دنیا هیچ گونه مدیریتی در کارها و اعمال و کردار خودشان ندارند و در اکثر کارها راه افراط را در پیش می گیرند و در مقابل برخی هم در تمام کارهایشان راه تفریط را در پیش می گیرند که هر دو گروه در جهالت بوده و راه را اشتباه می روند.

راه درست به سوی هدف و مقصد راه مستقیم می باشد که افراد در نمازهایشان همواره از خدا می خواهند که آنها را بر راه مستقیم ثابت نگه دارد. باید گفت که در دور و اطراف راه راست و مستقیم راه ها و خطوط انحرافی زیادی است که انسان فقط با علم و دانش کافی و دقّت کردن می تواند راه مستقیم را پیدا کند.

از همین باب، افراد جاهل در غالب موارد خطوط و راه های انحرافی را در پیش می گیرند و با این انحرافات یا راه افراط را در پیش گرفته و یا راه تفریط را طی می کنند؛ مثلاً نگهداری و حفظ کردن ناموس از انحرافات یک نوع فضیلت می باشد امّا افراد جاهل یا افراط می کنند و از روی وسواسی همسر خود را کاملاً زیر نظر گرفته و با گمان بد به او نگاه می کنند و یا اصلاً نظارتی به وضعیت منزل و همسرشان ندارند که چه کارهایی انجام می دهد و با چه کسانی رفت و آمد دارد.

امام علی(علیه السلام)می فرمایند:( لَا تَرَی الجَاهِلَ اِلّا مُفرِطاً أو مُفَرِّطاً، همیشه جاهل را یا افراط گر می بینی و یا تفریط کار).1

از این رو به این نتیجه می رسیم که اکثر نابسامانی ها به خاطر افراط و تفریط ها می باشد که زاییدۀ نادانی و جهل است؛ مثلاً در مسائل اقتصادی چنان قائل به آزادی می شوند که نتیجۀ آن نظام سرمایه داری ظالم است و گاه چنان آزادی را سلب می کنند که نتیجۀ آن به وجود آمدن نظام کمونیسم می باشد، پس مهم آن است که خطّ اعتدال را پیدا کنیم و بر آن ثابت بمانیم.

 


 

منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص56.    2

.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص419.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۵ ، ۰۵:۲۹
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

زیبایی و زینت فقر و غنا

در تمام جوامع بشری اگر نگاه کنیم، در می یابیم که گروهی از مردم ثروتمند و غنی بوده و در مقابل گروهی هم فقیر و نیازمند کمک دیگران می باشند که هر کدام از اینها وظیفۀ خاصی دارد.

باید گفت که شخص فقیر را آفات مختلفی تهدید می کند که از جملۀ این آفت ها به سوی اموال مشکوک و حرام دست بردن و با خواری و ذلّت از دیگران اظهار حاجت کردن و ناشکری کردن در برابر خداوند و موارد دیگری که باید فقیر از آنها دوری کرده و عفّت پیشه کند. حال اگر همین فقیر صاحب روحیۀ عفّت بوده و خویشتن دار باشد آلودۀ حرام نخواهد شد و ناشکری نمی کند و دست نیاز به سوی انسان ها ی پست دراز نخواهد کرد، که همین خویشتن دار بودن و عفّت پیشه کردن هنگام فقر زینت شخص فقیر است.

امّا در نقطۀ مقابل انسان های فقیر، انسان های ثروتمند هستند که آنها هم باید در مقابل آن همه نعمت که خدا به آنها داده است شکرگذاری کنند؛ البته نه فقط شکر لفظی بلکه باید شکر عملی نعمات را به جا بیاورند که همین شکر عملی بهترین زینت برای ثروت و غنا می باشد.

پس ثروتمندانی که شکر عملی ثروت را به جا می آورند، به افراد نیازمند کمک کرده و در کارهای خیر سرمایه گذاری می کنند و به افراد فقیر و نیازمندی که وام می خواهند وام می دهند و به تمام کسانی که درخواستی نمی کنند و فقیر هستند به طور مخفیانه کمک می کنند و با این کارها شکر ثروت خود را به جا می آورند. البته این نکته روشن است که اگر شخص ثروتمند طغیان گر شده و راه بخل را پیش گیرد و به کسی کمک نکند و غرق در شهوات شود، در نگاه همۀ مردم منفور خواهد شد.

از این رو، همۀ انسان ها باید نعمت های الهی را شکرگو باشند، امّا این شکر عملی بر تمام کسانی که نعمت بیشتری در اختیار دارند بهتر بوده و لازم تر است.

 


 

منبع:

1.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص409.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۵ ، ۰۹:۴۴
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

بخشش کم

انسان باید طوری زندگی کند که حتی با کوچکترین عمل و کمک خود در حدّ توان مشکلات برادران و دوستان گرفتار خود را حلّ کند. نه اینکه منتظر باشد تا زمانی که کاملاً بی نیاز و ثروتمند شد مشکلات دیگران را حلّ کند چون امکان دارد که اصلاً بی نیاز و غنی نشود.

  باید گفت که یک نوع افکار غلط که در اجتماعات بشری وجود دارد آن است که بسیاری معتقدند که باید بخشش و کمک کردن به دیگران زیاد بوده و به مقدار قابل ملاحظه ای باشد و اگر کسی توان این نوع کمک کردن را نداشت باید کمک کردن به دیگران را ترک کند، حال آنکه کمک و بخشش کمی که به همراه عذرخواهی و ادب باشد فوایدی دارد که از جملۀ آن فواید این است که در غالب موارد همان مقدار کم مشکل دیگران را حلّ می کند و دیگر اینکه ردّ کردن درخواست کننده و چیزی به او ندادن سبب اهانت به او می باشد که همین بخشش کم از این اهانت جلوگیری می کند و به علاوه روحیۀ بخشنده شدن و به دیگران کمک کردن را در انسان تقویت می کند و سبب می شود که شخص حتی زمانی که به ثروتی رسید و بی نیاز شد باز هم به دیگران کمک کرده و آنها را یاری کند.

امام علی(علیه السلام) می فرمایند:( لَاتَستَحِ مِن اِعطَاءِ القَلِیلِ، فَاِنّ َالحِرمَانَ أَقَلُّ مِنهُ؛ از بخشش کم حیا مکن، زیرا محروم کردن، از آن هم کمتر است).1

بنابراین نکتۀ مهم آن است که انسان در بخشش و انفاق خود، اگر چه این بخشش به مقدار کمی باشد، خلوص نیّت داشته باشد که این اخلاص داشتن کار کوچک را بزرگ و بخشش کم را بسیار می کند.

 


 

منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص54.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص403.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۵ ، ۰۶:۳۹
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

طلب کردن از نااهلان

زندگی کردن در جامعۀ انسانی به گونه ای است که هیچ کس نمی تواند به طور کامل بی نیاز از دیگران بوده و به کسی نیاز نداشته باشد بلکه تمام انسان ها در زندگی اجتماعی و فردی خودشان به همدیگر نیازمند می باشند و علّت اصلی زندگی اجتماعی بشر همین کمک به یکدیگر و برطرف کردن نیازهای یکدیگر است، چون هر انسانی به تنهایی نمی تواند همۀ نیازهایش را برطرف کند امّا با وجود کمک دیگران توان غلبه بر گرفتاری ها را پیدا می کند.

باید گفت افرادی که انسان حاجتش را از آنها طلب می کند دو دسته می باشند: دستۀ اول(اهل) نام دارد و دستۀ دوم(نااهلان) هستند؛ اهل به کسانی می گویند که با سخاوت و انسان دوست باشند و نا اهل کسانی هستند که منّت گذار و بخیل و تنگ نظر می باشند.

امام علی(علیه السلام)می فرمایند:( فَوتُ الحَاجَۀِ أَهوَنُ مِن طَلَبِهَا اِلَی غَیرِ أَهلِهَا؛ از دست رفتن حاجت بهتر از طلب کردن آن از نااهلان است).1

این نکته روشن است که انسان با طلب حاجت و نیاز از نااهلان خود را خوار و حقیر می کند و احتمال دارد که آن شخص نااهل بخاطر بخیل بودن چیزی ندهد و اگر هم چیزی به انسان بدهد و نیازش را برطرف کند امکان دارد تا مدّت ها منّت گذاری کند.

از این رو، برای انسان بهتر این است که تا می تواند قناعت پیشه کند و حفظ شخصیّت کند و از دست رفتن حاجتش را تحمّل کند و دست نیاز و حاجت به سوی این گونه افراد بخیل دراز نکند.

 


 

منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص53و54.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص397.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۵ ، ۰۹:۴۳
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بدترین غربت

کناره گیری کردن کامل از اجتماع و دوری کردن از انسان ها برای هیچ انسانی میسّر نمی باشد چون دوری کردن از دوستان بسیار سخت و مشکل می باشد. این نکته روشن است که انسان در وطن خودش علاقه هایی دارد؛ و با وجود این علاقه ها انسان احساس تنهایی نمی کند و در مسائل مادی و معنوی از آنها بهره می گیرد زیرا در این صورت شخص در وطن خودش است و در مشکلات پناهگاهی دارد، احساس امنیت دارد، آرامش دارد، امّا همین شخص با دوری از وطن و در غربت همۀ این موارد را از دست می دهد، و بدون آرامش و بی یار و پناه مانده و احساس تنهایی می کند.

باید گفت که انسان ها روحیۀ اجتماعی دارند و همۀ جوامع انسانی در سایۀ همین روحیه به وجود آمده اند، به همین خاطر انسان ها همیشه کوشش می کنند تا دوستان بهتر و بیشتری پیدا کنند و تمام کسانی که از پیدا کردن دوست خوب عاجزند در واقع بیمار می باشند.

امّا این نکته هم مسلّم و قطعی است که هر کسی شایستۀ دوستی نمی باشد بلکه باید کسانی که کمک کنندۀ بر دین و دنیا هستند را به عنوان دوست انتخاب کرد.

 


منبع:

1.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص393.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۵ ، ۰۵:۱۸
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دستان خالی

انسان زمانی که قصد سفر کردن به مکانی را دارد سعی و تلاش می کند که همۀ اسباب و لوازم مورد نیاز در سفر را تهیّه کرده و همراه خود داشته باشد تا در مواقع نیاز از آنها استفاده کند چون انسان بدون وسایل مورد نیاز توان سفر کردن و ادامۀ مسیر را نخواهد داشت.

این نکته روشن است که دنیا راه و مسیر جهان آخرت می باشد و انسان در این راه با منزلگاه های زیادی روبه رو می شود که باید از این منزلگاه ها اسباب و وسایل لازم برای آخرت را جمع کرد تا آن زمان که به مقصد رسید دستش از لوازم و اسباب مورد نیاز در آخرت خالی نباشد؛ امّا افراد دنیا پرستی که تمام عمرشان به زرق و برق دنیا مشغول هستند، مانند افرادی هستندکه بر مرکب سوارشده و در خواب هستند و ساربان آنها را به طرف مقصد می برد. که انتهای این راه و مسیر همان مرگ می باشد و زمانی که اجل آنها برسد از خواب غفلت بیدار شده و با دست خالی و بدون اسباب و لوازم برای یک سفر به سوی سفر آخرت می روند.

از این رو، باید گفت که دنیا مانند بازاری بزرگ است که مدّت این بازار و سرمایۀ در آن ساعت ها و شب و روزهای عمر انسان هاست و هر گاه در این مدّت خواب باشند سرمایۀ آنها از دستشان می رود و تجارتی حاصل نمی شود.

 


 

منبع:

1.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص389.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۵ ، ۱۰:۲۴
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

برترین پاداش

یکی از راه هایی که می توانیم جامعۀ همراه با آرامش داشته باشیم این است که وقتی کسی به انسان خوبی کرد چه عملاً چه لفظاً باید جواب خوبی او را با بهترین روش جبران کرد که این کار موجب محکم شدن دوستی ها و پیوندهاست.

حضرت علی(علیه السلام)می فرمایند:( اِذَا حُیِّیتَ بِتَحِیَّۀٍ فَحَیِّ بِأَحسَنَ مِنهَا، وَ اِذَا أُسدِیَت اِلَیکَ یَدٌ فَکَافِئهَا بِمَا یُربِی عَلَیهَا، وَ الفَضلُ مَعَ ذَلِکَ لِلبَادِی؛ هنگامی که به تو تحیتی گویند به صورتی بهتر پاسخ گوی و هر گاه هدیه ای برای تو فرستند آن را به صورت افزون تر پاداش ده. با این حال فضیلت از آن کسی است که ابتدا کرده است).1

باید گفت که اخلاق الهی و دینی به انسان یاد می دهد که هیچ کار خوبی را بدون پاداش نگذارد؛ خواه اقدامی عملی باشد خواه سخنی خوب و احترام آمیز باشد که باید در مقابل ، آن کار خوب را با پاداشی بهتر جبران کرد؛ مثلاً اگر کسی برایمان هدیه ای فرستاد ما باید در موقع مناسبی هدیۀ بیشتر و بهتری برای او بفرستیم. که این گونه کارها موجب می شود رابطه و پیوند دوستی و محبّت روز به روز در جامعه زیاد شود و سبب تقویت روحیۀ حق شناسی و حق جویی خواهد شد.

از این رو، اگر کسی شروع کنندۀ کار نیک یا سخن نیکی باشد یک فضیلت اخلاقی خوب دیگری نیز برای خود آشکار می کند که این فضیلت همان تواضع در برابر برادران دینی است و این کار موجب می شود که مورد احترام و اطمینان دیگران قرار بگیرد.

 

 


منابع:

1.کتاب نهایۀ الارب نویری،جزءششم.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،379.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۵ ، ۰۵:۱۵
فاضل کاوه