شمیم بهشت

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

بسم الله الرحمن الرحیم

فراموشی حیرت انگیز

اگر در تاریخ گذشتگان و تمام کسانی که هزاران سال قبل در این دنیا زندگی می کردند بیندیشیم خواهیم یافت که آنها هم مانند ما زمانی در این دنیا بوده اند و با تمام خوشی ها و تلخی ها از این دنیا به عالم دیگر سفر کرده اند .

حضرت علی (علیه السلام)می فرمایند:( عَجِبتُ لِمَن نَسِیَ المَوتَ وَ هُوَ یَرَی المَوتَی؛ تعجب می کنم از کسی که مرگ را فراموش می کند با این که مردگان را با چشم خود می بیند).1

پایان یافتن همه چیز در دنیا و از تمام مقام ها و مال و اموال جدا شدن و مهم تر از همه بسته شدن پروندۀ عمل انسان به طوری که کار خوب و بدی بر آن اضافه نمی شود را مرگ می گویند.

 امّا نکتۀ عجیب آنجا است که بسیاری از انسان ها مرگ را فراموش می کنند حال آنکه بارها به دست خود دوستان و آشنایان را به سوی دیار آخرت می برند و دفن می کنند.

باید گفت که غفلت و فراموشی انسان بسیار حیرت انگیز می باشد به طوری که اکثر مردگان افرادی هستند که از ماها جوان تر یا سالم تر و یا قوی تر و در مواردی هم بدون سابقۀ یک لحظه بیماری به سوی سفری بدون بازگشت می روند و با این وجود دوباره انسان در منجلاب غفلت و فراموش کاری باقی می ماند و از آن خارج نمی شود.

 

 


منابع:

1. مصادرنهج البلاغه،ج4،ص113.

2. کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج13،ص54.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۰۲:۰۵
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

شک کردن

انسان اگر در نظام و نظم دقیق عالم دقت کند می فهمد که این نظم دقیق را ناظمی حکیم و قادر ایجاد کرده است و توانایی خلق کردن هر چیزی را دارد و قدرت او نامحدود می باشد. عالم هستی و مخلوقات عجیب و اسرار آمیز و تمام شگفتی های روی زمین برای پی بردن به وجود سازندۀ قادر کافی می باشد، به خصوص در این عصر که با پیشرفت علم شگفتی ها ی زیادتری از عالم خلقت آشکار شده است و راه شناخت پدید آورندۀ این شگفتی ها را آسان تر کرده است. امّا با وجود این همه شگفتی های  عجیب بعضی ها خالق حکیم را به راحتی انکار می کنند.

امام علی(علیه السلام)می فرمایند:( عَجِبتُ لِمَن شَکَّ فِی اللهِ، وَ هُوَ یَرَی خَلقَ اللهِ؛ از کسی که در خدا شک می کند در شگفتم در حالی که خلق او را می بیند و می تواند از هر مخلوق کوچک و بزرگ، ساده و پیچیده به ذات پاک آفریدگار پی ببرد).1

حال اگر انسان در گوشه و کنار جهان، در حیوانات وحشی، گیاهان، پرندگان، ماهی ها و ساختمان بدن خود انسان و تمام موجودات ذرّه بینی تفکّری کند و بیندیشد آثار عظمت خالق دانا به وضوح دیده می شود و راه شناخت خدا را بسیار آسان تر می کند. از باب مثال در دنیا درختان عظیمی هستند که طول برخی از آنها به 50متر و قطرشان12متر می باشد و با وجود این درختان انسان ها این توانایی را خواهند داشت که از چوب آنها برای یک دهکده که تمام خانه هایش چوبی باشد، خانه سازی کنند.

از این رو، باید همیشه چشم و گوش خود را باز کنیم و آثار عظمت و قدرت خدا را ببینیم و در مقابل این همه نعمات و برکات الهی شاکر بوده و این نعمتهای فراوان را در راه درست و صحیح استفاده کنیم.

 


منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص113.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج13،ص52.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۴۵
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

نشانۀ غفلت ازمبدأ

تمام انسان ها روزی از مادر متولّد می شوند و قادر نیستند هیچ کاری انجام دهند و توانایی ندارند که خیری را جلب کرده و ضرری را دفع کنند، که این انسان با گذشت زمان پیر می شود و غالباً در حالت پیری هم مانند کودکان خواهد شد و در نهایت می میرد. حال همین بشری که با این گونه برنامه ها رو به روست گاهی خود را برتر و بالاتر از دیگران می بیند و بسیار متکبّر می شود.

امام علی(علیه السلام)می فرمایند:( عَجِبتُ لِلمُتَکَبِّرِ الَّذِی کَانَ بِالأمسِ نُطفَۀً، وَ یَکُونُ غَداً جِیفَۀً؛ از متکبری که دیروز نطفه ای بی ارزش بوده و فردا مردار گندیده ای است تعجّب می کنم).1

باید گفت که تکبّر و خود را بزرگ شمردن و برتر دانستن یکی از نشانه های غفلت به مبدأ و پایان عمر است و اگر هر انسانی به مبدأ و پایان خودش نگاهی کند این تکبّر از او زایل خواهد شد. این انسانی که امروز در نهایت قدرت است  نبایدفراموش کند که روزی نطفۀ بدون ارزشی بوده است و مهم تر از آن نباید یادش برود که با گذشت چند روز تبدیل به مردار گندیده ای می شود که مردم از آن فراری می شوند و می گویند: سریعتر او را دفن کنید تا فضای خانه یا کوچه و بازار آلوده نشود.

از این رو، راه درمان تکبّر آن است که هرگاه انسان را غرور گرفت برای از بین رفتن آن به گذشته و آیندۀ خودش نگاهی بیندازد و به قبرستان ها سری بزند و ببیند که عاقبت افراد متکبّر چه می شود.

 


 

منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص113.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج13،ص51.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۰۵:۲۳
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

سرچشمۀ غالب بدبختی ها

تمام انسان ها در دنیا تلاش و کوشش می کنند تا مالی بدست بیاورند و با وجود آن مال به راحتی زندگی را سپری کنند، حال اگر کسی با وجود این همه اموالی که در اختیار دارد فقیرانه زندگی کند مردم از این گونه افراد بدشان می آید و به او بخیل می گویند و همین بخل سرچشمۀ غالب بدبختی های بشر می باشد.

حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند:( عَجِبتُ لِلبَخِیلِ یَستَعجِلُ الفَقرَ الَّذِی مِنهُ هَرَبَ، وَ یَفُوتُهُ الغِنَی الَّذِی اِیَّاهُ طَلَبَ، فَیَعِیشُ فِی الدُّنیَا عَیشَ الفُقَرَاءِ؛ وَ یُحَاسَبُ فِی الاخِرَۀِ حِسَابَ الأغنِیَاءِ؛ از بخیل تعجب می کنم که به استقبال فقری می رود که از آن گریخته و غنایی را از دست می دهد که طالب آن است. در دنیا همچون فقیران زندگی می کند ولی در آخرت باید همچون اغنیا حساب پس دهد).

باید گفت که افراد بخیل تنها نسبت به افراد دیگر بخیل نمی باشند بلکه در غالب موارد نسبت به خودشان هم بخیل اند چون با اینکه ثروت زیادی دارند زندگی سخت و فقیرانه برای خودشان ایجاد می کنند. این گونه افراد همواره به دنبال ثروت بیشتر در آینده می باشند حال آنکه غنا و بی نیازی امروز را از دست می دهند چون که از ثروت خود بهره ای نمی برند.

از طرف دیگر این گونه افراد بخیل در روز قیامت باید در صف اغنیا باشند و حساب و کتاب اموالشان را پس دهند حال آنکه در دنیا از نظر زندگی در صف فقیران بودند؛ به این معنا که مشکلات غنا را دارند؛ امّا از مواهب آن بی بهره می باشند.

از این رو، باید در جواب کسانی که می گویند( این سخنان دربارۀ تمام بخیل هایی است که دربارۀ خودشان بخل می ورزند؛ ولی افراد بخیلی که بخلشان نسبت به دیگران است و خودشان مرفّهانه زندگی می کنند مشمول این سخنان نمی باشند) می گوییم که تجربه نشان داده است که اکثر افراد بخیل به خویشتن هم بخیل هستند و با این صفت بخل ایمان محکمی به سخا و عطای خداوند حکیم ندارند.

 


منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص113.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج13،ص49-50.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۵ ، ۰۷:۱۸
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

خندۀ مستانه

جنینی که از مادر متولّد می شود تازه زندگی کردنش در دنیا آغاز شده و در راه زندگی دنیایی قدم می گذارد، همین کودک صغیر با گذشت زمان کبیر و پیر خواهد شد و نمی تواند جاودانه در این دنیا زندگی کند و با هر نفسی که می زند قدمی به سوی سفر بدون بازگشت نزدیک خواهد شد.

امام علی(علیه السلام) وقتی در تشییع یکی از مؤمنان شرکت کرده بودند صدای خندۀ کسی را شنید و فرمود:( کَأنَّ المَوتَ فِیهَا عَلَی غَیرِنَا کُتِبَ، وَ کَأنَّ الحَقَّ فِیهَا عَلَی غَیرِنَا وَجَبَ، وَ کَأنَّ الّذِی نَرَی مِنَ الأموَاتِ سَفرٌ عَمَّا قَلِیلِ اِلَینَا رَاجِعُونَ؛ گویی مرگ در دنیا بر غیر ما نوشته شده و گویی حق در آن بر غیر ما واجب گشته و گویی این مردگانی را که می بینیم مسافرانی هستند که به زودی به سوی ما باز می گردند).1

باید گفت که بعضی کارهای ما نشان گر آن است که مرگ فقط مال دیگران است و ما حیات جاویدان داریم و گمان می کنیم که تشییع جنازه مانند بدرقه کردن مسافرانی است که به زودی پیش ما می آیند حال آنکه سفر مرگ سفری جاویدان و بدون بازگشت خواهد بود و رنج جدایی از عزیزان از دست رفته ابدی می باشد.

از این رو، زمانی که انسان در مجلس تدفین یکی از دوستان یا آشنایان شرکت می کند باید توجه داشته باشد که روزی چنین برنامه ای را هم برای خودش خواهند داشت پس باید از همین الان به فکر چنین روزی باشیم نه اینکه خندۀ مستانه سر داده و همۀ واقعیت ها را فراموش کنیم.

 

 


منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص110-112.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج13،ص22.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۵ ، ۱۰:۱۴
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تفاوت دو کار

در این عالم هر علّتی معلولی دارد چون چیزی بدون دلیل و علّت به وجود نیامده است و هر چیزی را که خداوند قادر و حکیم خلق کرده است علت و دلیلی دارد. اعمال انسان ها هم به طوری است که هر عمل خوب بازتاب خوب و مثبتی دارد و هر عمل بد بازتاب زشت و منفی دارد و این دو نوع از اعمال و رفتارها تفاوت زیادی دارند.

امام علی(علیه السلام)می فرمایند:( شَتَّانَ مَا بَینَ عَمَلَینِ عَمَلٍ تَذهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبقَی تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٍ تَذهَبُ مَؤُونَتُهُ وَ یَبقَی أَجرُهُ؛ چقدر این دو عمل با هم متفاوتند: عملی که لذتش می رود و عواقب سوء آن باقی می ماند و عملی که زحمتش می رود و اجر و پاداشش باقی است).1

باید گفت که عمل های بد و آلوده به گناه لذّتی موقتی دارند که خیلی زود تمام می شود امّا عواقب بد آن هم  در دنیا و هم در آخرت انسان را گرفتار می کند از باب مثال شخصی که شراب می خورد امکان دارد ساعتی در لذّت فرو رود امّا به زودی این لذّت تمام می شود و نتایج منفی شراب خوردن در تمام اعضای بدنش به تدریج آشکار می شود و در آخرت هم مورد غضب الهی بوده و در عذاب خواهد بود. امّا در مقابل شخصی که به سراغ پاکی و انجام تعلیمات دینی می رود و در میدان جهاد با نفس قرار می گیرد، هر چند با مشکلات زیادی رو به رو خواهد شد؛ ولی این مشکلات به تدریج از بین خواهد رفت و مزد و اجر دنیوی و اخروی آن را خواهد دید.

از این رو، شهوت رانی و هوس رانی مانند کف های روی آب است که عاقبت کف ها به بیرون پرتاب می شوند و در مقابل اعمال نیک مانند آب زلالی است که هم به دیگران سود می رساند و هم در زمین باقی خواهد بود.

 

 


 

منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص109.

2. کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج13،ص17.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۵ ، ۱۰:۳۱
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مارخوش خط و خال

دنیایی که امروزه در آن زندگی می کنیم با پیشرفت های زیادی همراه بوده است که در نتیجۀ این پیشرفت ها اسباب راحتی و آسایش انسان زیاد شده است و با وجود این اسباب آسایش و راحتی بسیاری از مردم فریب دنیا را خورده و دین و آخرت خود را با این آسایش های زودگذر دنیوی عوض کرده اند.

امام علی(علیه السلام)می فرمایند:( مَثَلُ الدُّنیَا کَمَثَلِ الحَیَّۀِ لَیِّنٌ مَسُّهَا، وَ السَّمُّ النَّاقِعُ فِی جَوفِهَا، یَهوِی اِلَیهَا الغِرُّ الجَاهِلُ، وَ یَحذَرُهَا ذُواللُّبِّ العَاقِلُ؛ دنیا مانند مار خوش خط و خال است که به هنگام لمس کردن نرم به نظر می رسد در حالی که سم کشنده در درون اوست به همین دلیل مغرورِ نادان به سوی آن می رود و خردمند عاقل از آن حذر می کند).1

باید گفت که طبیعت دنیا دو ویژگی دارد: ظاهری فریبنده و باطنی بسیار خطر آور ؛ زر و زیورها، کاخ ها، لباس ها، عیش و نوش و... که همه نشانه های جذب کنندۀ دنیا هستند؛ امّا در درون،غافل شدن و بی خبری از خالق خویش، آلوده گشتن به هر نوع گناهی را برای به دست آوردن یا حفظ مال دنیا همراه خود دارد.

اینکه امام(علیه السلام) دنیا را به مار تمثیل کرده آن است که زمان لمس آن بسیار نرم می باشد و انسان بی خبر از لمس کردنش لذت می برد حال آنکه اگر لحظه ای غافل شود سمّ خطرناکی که در درون این حیوان خطرناک می باشد از راه نیش زدن به بدن انسان انتقال یافته و در نتیجۀ آن سوزش زیادی با دردی زیاد به سراغ شخص آمده و سپس تدریجاً دستگاه های اصلی بدن از کار افتاده و انسان را به سوی مرگی تلخ روانه می کند.

از این رو، سرچشمۀ همۀ گناهان بشر دنیا پرستی می باشد زیرا انسان های دنیا پرست چنان اسیر آن می شوند که نه خدا را می شناسند و نه از عقل فرمان می برند و نه حق الناسی را رعایت می کنند و نه وجدان بیداری دارند و در بعضی مواقع با صراحت تمام می گویند: بخاطر رسیدن به هدف های دنیوی هر کاری برای ما جایز می باشد.

 


 

منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص108.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص711.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۵ ، ۰۶:۲۰
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

فرار فرصت ها

هر روز خورشید صبح طلوع کرده و در عصر غروب می کند و روزها زمین روشن به نور خورشید است تا چرخۀ حیاط به حرکت درآید و با غروب خورشید سیاهی همه جا را فرا می گیرد که شب مایۀ آرامش برای مخلوقات خداوند می باشد. حال با این گذشت شب وروز زمان هم از دست انسان می رود که باید سعی کند از این زمان و فرصت ها حداکثر استفاده را بکند.

امام علی(علیه السلام)می فرمایند:( اِضَاعَۀُ الفُرصَۀِ غُصَّۀُ؛ از دست دادن فرصت مایۀ غم و اندوه است).1    

 باید گفت معنای فرصت فراهم شدن اسباب انجام کار است، چون غالب کارها و خصوصاً کارهای مهم به مقدماتی نیاز دارند که در بعضی موارد از اختیارات انسان خارج است، پس زمانی که آن اسباب به خاطر پیش آمدهایی به وجود آمد باید هر چه سریع تر از آنها استفاده کرد، زیرا در غالب موارد فرصت های از دست رفته هیچ گاه باز نمی گردد. که از فرصت های غیر قابل برگشت، جوانی،سالم بودن، نشاط کار و همۀ فرصت هایی است که با سرعت گذشته و هیچ گاه برنمی گردد.

از این رو، باید توجه داشت که غم و اندوه و حتی گریه و زاری بخاطر از دست رفتن فرصت هیچ مشکلی را حلّ نمی کند. پس بهتر آن است که انسان بیدار شود و فرصت ها را دریابد.

 

 


منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص108.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص707.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۵ ، ۱۳:۳۹
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

حال انسان

کسی که به نیت مسافرت جایی می رود و قصدش آن است که مدّتی در آن مکان توقف کند و بعد از مدّتی به وطن خود بازگردد حال آنکه ماندنش در آن مکان دائمی نخواهد بود بلکه باید روزی به زادگاهش برگردد، از این باب افراد در این دنیا مانند مسافرانی هستند که بازگشتشان به دنیای دیگر و آخرت قطعی می باشد و کسی قادر نیست از این مسافرت کردن جلوگیری کند.

امام علی(علیه السلام) در پاسخ کسی که پرسید حال شما ای امیرمؤمنان چگونه است؟ امام(علیه السلام) جواب دادند (کَیفَ یَکُونَ حَالُ مَن یَفنی بِبَقَائِهِ، وَ یَسقَمُ بِصِحَّتِهِ وَ یُؤتی مِن مَأمَنِهِ؟ امام(علیه السلام) فرمودند: چگونه خواهد بود حال کسی که با بقای خود فانی می شود و با سلامت خود بیمار می گردد و در حالی یا در جایی که خود را در امان می بیند مرگ دامانش را می گیرد).1

اینکه امام (علیه السلام) فرمودند انسان با بقای خود فانی می شود، دلیل آن است که عمر انسان هر اندازه ای که طولانی باشد تمام خواهد شد و هر ثانیه و لحظه ای که از عمر انسان می گذرد یک قدم به فنا و پایان زندگی نزدیک می شود.

امّا اینکه چگونه انسان با سلامت خود بیمار می گردد از این نظر است که سالم بودن انسان به خاطر منظّم کار کردن همۀ اعضا و دستگاه های بدن می باشد ولی همین کارکردن دقیق و منظم با گذشت زمان بدن را فرسوده کرده و اختلالات زیادی در آن به وجود می آید و در نهایت دیگر کار نکرده و باز می ایستد.

امّا دلیل اینکه انسان در جایی که خود را در امان می بیند مرگش فرا می رسد، آن است که در درون انسان عوامل آسیب پذیری مخفی است که ناگهان با اختلالاتی که در رگهای مغز یا قلب او به وجود می آید سکتۀ قلبی یا مغزی به او عارض می شود و او را یا نیمه جان کرده و یا می کشد.

 


 

منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص106.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص691.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۴۹
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سوءظنّ و حسن ظنّ

انسان در محیطی که زندگی می کند با اشخاص مختلفی رو به رو می شود که هر کدام روحیه ای دارند، غالب افراد جامعه در محیط های اسلامی که نیکی و خوبی در آن جامعه زیاد است انسان های خوب و پاکدامنی هستند که انسان باید با اکثر افراد این نوع جوامع با حسن ظنّ برخورد و به آنها احترام بگذارد.

باید گفت هر زمانی که جامعه اسلامی و دینی بود و مردم راه صلاح را در پیش گرفته بودند باید بین افراد نسبت به یکدیگر حسن ظنّ وجود داشته باشد؛ امّا زمانی که جامعه غرق در فساد بود و غالب مردم خلاف کار بودند حسن ظنّ داشتن به افراد موجب می شود که انسان خودش را فریب دهد و در این گونه جوامع انسان باید احتیاط کردن را سرلوحۀ خود قرار داده تا در مفسده ها و توطئه ها گرفتار نشود.

امام صادق(علیه السلام)می فرمایند:( اِذا اتَّهَمَ المُؤمِنُ أخاهُ انماثَ الاِیمانُ مِن قَلبِهِ کَما یَنماثُ المَلحُ فِی الماءِ؛ هنگامی که شخص با ایمان برادر مسلمانش را متّهم کند ایمان در قلب او ذوب می شود همان گونه که نمک در آب).1

حال انسان با این شرایط نباید سوء ظنّ خود را نسبت به افراد دیگر آشکار کرده و آنها را متّهم کند، بلکه باید طوری راه احتیاط را در پیش گیرد که موجب اهانت به کسی هم نشود و دربارۀ کسانی که سابقۀ بدی دارند جانب احتیاط را مراعات کند و دربارۀ کسانی که سوابق خوبی دارند حسن ظنّ داشته باشد.

از این رو، این سخنان در رابطۀ دولت ها و ملت ها هم روشن می باشد که هر زمانی دولت های ستمگر که در غالب موارد برای حفظ کردن منافع خود حقوق دیگران را پایمال می کنند و با صورتی خندان با ما برخورد کرده و درِ باغ سبز به ما نشان دادند هیچ گاه نباید کار آنها را بر صحت حمل کنیم بلکه باید دقت کنیم که آنان دامی برای فریب دادن ما آماده کرده اند.

 

 


منابع:

1.کافی،ج2،ص361،ح1.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص686.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۵ ، ۰۵:۴۲
فاضل کاوه