ننگ بودن بخل

بسم الله الرحمن الرحیم
ننگ بودن بخل
کودکان گاهی با هم در مکانی جمع شده و بازی می کنند، که در این بازی کردن ها بعضی از بچه ها تمام اسباب و وسایل خود را به بچه های دیگر می دهد تا آنها هم بازی کنند و این عمل او سبب می شود تا دوستانش زیاد شود، در مقابل بچه هایی هستند که هیچ کدام از اسباب و وسایل خود را به بچه های دیگر نمی دهد که این کارشان سبب تنها بودنشان خواهد شد. در بزرگترها هم اینگونه شرایط وجود دارد که از آن به نام بخل و سخاوت یاد می شود. باید گفت که بخل آن است که شخص حاضر نیست چیزی از مواهب و نعمتهای خداداد را در اختیار دیگران قرار دهد، اگر چه امکاناتش بیش از نیازش باشد و در نقطۀ مقابل این صفت پست و بد، سخاوت و کرم است که سبب می شود گاهی افراد حتی وسایل مورد نیاز خود را هم به دیگران بدهند و خود هم قناعت پیشه کنند.
امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام): (اَلبُخلُ یُمَزِّقُ العِرض؛بخل آبروی انسان را بر باد می دهد).1
پس عار بودن بخل و خوب بودن سخاوت کاملاً روشن است.
چون اولاً بخل نفرت مردم از شخص بخیل را به دنبال دارد و موجب فاصله گرفتن افراد دور و نزدیک از بخیل می شود.
و ثانیاً اشخاص بخیل گاه به زن و فرزند خود هم تنگ و سخت می گیرد که این سبب می شود که مرگ او را آرزو کنند.
و ثالثاً بخل موجب خواهد شد که منابع اقتصادی از گردش تجاری سالم خارج شده و به صورت اندوخته و کنز در آید، حال آنکه ممکن باشد که گروهایی در جامعه به آن نیاز داشته باشند.
که این موارد و بسیاری از علتهای دیگر سبب عار و ننگ بودن بخل می شود و موجب می شود که عقل سلیم و فطرت سالم بخل را کاری ناپسند بداند.
از این رو، هرگز نباید با افراد بخیل مشورت کرد چون شخص بخیل انسان را به ترک حق دعوت می کند و از فقر و تهی دستی می ترساند.
منبع:
1.بحارالانوار،ج75،ص357.
2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص37.