شمیم بهشت

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اجرا کنندۀ واقعی

خداوند انسان را از عدم آفریده و او را به حال خود رها نکرده است و برای صحیح زندگی کردن اموری را از طریق بندگان خالص خود به بشر آموخته است تا کسانی که از این امور پیروی می کنند در راه صحیح قرار گرفته و کسانی که پیروی نمی کنند در راه باطل قرار می گیرند.

حضرت علی(علیه السلام)می فرمایند:( لَا یُقِیمُ أمرَ اللهِ سُبحَانَهُ اِلّا مَن لَا یُصَانِعُ وَ لَا یُضَارِعُ، وَ لَا یَتَّبِعُ المَطَامِعَ؛ فرمان خدا را تنها کسی می تواند اجرا کند که نه سازش کار باشد و نه اهل رشوه و نه تسلیم و ذلیل در مقابل دیگران و نه پیروی از طمع ها کند).1

نکتۀ بدیهی آن است که انسان های رشوه گیر و سازش کار هیچ گاه حق را به حق دار نمی رسانند چون ثروتمندان بی دین آنها را با پول می خرند و از حق منصرف می کنند و با این کار حقوق افراد ضعیف لگدمال می شود.

همچنین افرادی که ذلیل و ضعیف اند توان اجرا کردن فرمان الهی را ندارند چون اجرا کردن فرمان خدا شجاعت و قاطعیت می خواهد و افرادی که زبون بوده و به روش اهل باطل عمل می کنند نمی توانند حق را در جامعه پیاده کنند.

اضافه بر این افراد، انسان های مبتلا به طمع ها هستند که به انواع طمع؛ طمع در مال و مقام و خواسته های آلوده به هوا و هوس، هیچ گاه نخواهند توانست حق را در جامعه پیاده کنند زیرا طمع بر سر چند راهی ها آنها را به سوی خود کشانده و از پیمودن راه حق باز می دارد.

از این رو، باید گفت کسانی که رشوه می گیرند در حقیقت پرستش پول و مقام را بر پرستش خالق حکیم مقدم می شمارند و قوانینی را که برای حمایت از ضعیفان جامعه وضع شده است وسیله ای برای حمایت کردن از دزدان و ظالمان و دغل کاران تبدیل می کنند.

 


منابع:

1. مصادرنهج البلاغه،ج4،ص102.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص657.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۵ ، ۰۵:۱۸
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

تخریب دین برای دنیا

تمام امور مادی و معنوی عالم به دست خالق حکیم بوده و او قادر بر هر کاری می باشد پس انسان باید برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی به دستورات خداوند عمل کرده و در انجام آنها کوتاهی نکند.

حضرت علی(علیه السلام)می فرمایند:( لَا یَترُکُ النَّاسُ شَیئاً مِن أَمرِ دِینِهِم لِاستِصلَاحِ دُنیَاهُم اِلَّا فَتَحَ اللهُ عَلَیهِم مَا هُوَ أَضَرُّ مِنهُ؛ مردم چیزی از امور دینشان را برای اصلاح دنیایشان ترک نمی کنند مگر این که خداوند زیان بارتر از آن را به روی آنها می گشاید).1

این نکته روشن است که در اکثر وقت ها، امور دنیایی با امور دینی در مقابل هم قرار می گیرند و اگر بخواهیم هر یک را انجام دهیم دیگری ضایع خواهد شد، با این شرایط افراد یکتاپرست و موحّد راستین که همه چیز را به دست خدا می دانند برای حفظ کردن ایمان و دین خویش به منافع دنیایی که در مقابل منافع دینی باشد دست ردّ می زنند و آن را رها می کنند که خدا هم به خاطر این کارشان بهتر از آن را که از دست داده اند به آنها می دهد و رحمتش را شامل حالشان می کند.

امّا به عکس کسانی که ایمان و دین خود را فدای دنیا و منافع دنیوی کنند خدا بدتر از چیزی که از آن می ترسیدند به طرف آنها روانه می سازد. مثلاً افرادی هستند که بخاطر کارهای دنیوی نماز را با سرعت خوانده و ارکان نماز را به درستی ادا نمی کنند که این افراد نماز را فدای منافعشان کرده و به جایی هم نمی رسند.

 


 

منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص99.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص632.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۵ ، ۱۰:۵۰
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

شرط خدمت کردن

همۀ انسان ها در زندگی خود نیازها و حاجاتی دارند که به تنهایی نمی توان تمام این نیازها را برطرف کرد بلکه باید تمام انسان ها در رفع مشکلات و نیازها به یکدیگر کمک کنند و کامل شدن این کمک ها نیاز به مراحل و شرایطی دارد.

حضرت علی(علیه السلام)می فرمایند:( لا یَستَقِیمُ قَضَاءُ الحَوَائِجِ اِلّا بِثَلاثٍ: بِاستِصغَارِها لِتَعظُمَ، وَ بِاستِکتَامِهَا لِتَظهَرَ، وَ بِتَعجِیلِهَا لِتَهنُؤَ؛ برآوردن حاجات مردم کامل نمی شود مگر به سه چیز: کوچک شمردنش تا بزرگ گردد، و مکتوم داشتنش تا آشکار شود، و تعجیل در آن تا گوارا گردد).1

بسیاری از افراد زمانی مشکل کسی را حلّ می کنند آن را بزرگ شمرده و در همه جا عنوان می کنند و گاهی هم برای حلّ آن مشکل امروز و فردا می کنند به طوری که شخص گرفتار شرمنده و خسته می شود که این گونه حلّ گرفتاری ها هیچ ارزشی ندارد.

باید گفت که اگر شخص بخواهد کمک کردنش به دیگران و حلّ مشکلات دیگران با ارزش شود باید آن را کوچک شمرده و آن را پنهانی انجام دهد تا آبروی شخص درخواست کننده حفظ شود و یا اینکه برای ارزشمند شدن کمک و حلّ مشکلات دیگران باید به سرعت آن را انجام داد چون در غیر این صورت شخص حاجتمند ناچار می شود که چندین بار درخواستش را تکرار که این درخواست کردن مجدّد بسیار رنج آور می باشد.

از این رو، بهتر آن است که افراد انفاق ها و حلّ مشکلات دیگران را پنهانی و بدون اعلام کردن انجام دهند زیرا ثواب و اجر انفاق پنهانی بسیار بیشتر از انفاق آشکار می باشد.

 


 

منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص94.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص594.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۵ ، ۱۰:۳۶
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بدترین و بهترین

دنیای امروز به گونه ای می باشد که غالب انسان ها درس می خوانند و با سواد هستند و از اکثر چیزها آگاهی اجمالی دارند. با این وجود علمی که انسان ها فرا می گیرند از یک منظر می توان به دو دسته تقسیم کرد، یکی علوم بی ارزش و دیگری علوم با ارزش می باشد.

باید گفت هر علمی که تنها لقلقۀ زبان بوده و خالی از عمل باشد قطعاً از بی ارزش ترین دانش هاست، چون از طرفی برای صاحبش ایجاد مسئولیت می کند و از طرفی چنین عالم هایی منافق هستند، زیرا زباناً علمی را می گویند که در عمل به آن علوم پشت کرده اند و از طرفی هم چنین عالم هایی در نظر مردم منفور می باشند زیرا مردم این نکته را می گویند که اگر این عالم راست می گوید چرا خودش عمل نمی کند و به این دلیل مردم به این گونه عالم ها اعتماد ندارند.

حضرت علی(علیه السلام)می فرمایند:( أوضَعُ العِلمِ مَا وُقِفَ عَلَی اللِّسَانِ، وَ أرفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِی الجَوَارِحِ وَ الأرکَانِ؛ بی ارزش ترین دانش ها آن است که تنها بر زبان متوقف شود و در عمل ظاهر نگردد و پرارزش ترین دانش ها آن است که در اعضا و ارکان بدن آشکار شود. و دارنده اش آن را در زندگی خود به کار بندد).1

در مقابل علمای بی عمل، عالم های با عمل هستند که آثار علم و دانش در اعضا و ارکان آنهاظاهر است و در دیدگاه همۀ مردم مورد اعتماد و احترام بوده و در نزد خدای خویش رو سفید می باشند.

در نتیجه باید گفت هر عالم که غیر علم خودش عمل کند مانند جاهل سرگردانی می شود که هیچ گاه از جهل خودش به خود نمی آید، بلکه حجّت خدا بر او بزرگ تر بوده و حسرتش بیشتر می باشد.

 

 


منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص88.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص541.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۵ ، ۱۰:۵۲
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

خستگی روح

هر انسانی برای گذراندن زندگی  کار و تلاش می کند تا در زندگی به کسی محتاج نشود و بتواند آبرومندانه در دنیا زندگی کند، با این کار کردن ها جسم و روح انسان خسته می شود و نیاز به استراحت دارد.

باید گفت که افراد بعد از انجام دادن کارهای سنگین خسته شده و نیاز به استراحت برای رفع خستگی دارند، چون استراحت و آرامش داشتن بدن شخص را برای انجام کارهای دیگر آماده می کند. در مقابل بدن و جسم، روح انسان قرار دارد که مسائل پیچیدۀ علمی و حلّ کردن مشکلات روح را خسته می کند و این روح نیاز به آرامش و استراحت دارد؛ به آرامش رسیدن روح انسان راه های مختلفی دارد که از جملۀ آنها شنیدن طنزهای پر معنا و گاه با رفتن به دامن طبیعت و دیدن آبشارها، باغ ها و مناظر زیبا، و گاه با مطالعۀ در آثار و تاریخ گذشتگان و موارد دیگری که تمام خستگی را از روح انسان می زداید و آرامش را به روح برمی گرداند؛ امّا باید توجّه داشت که مهمتر از تمام اینها سخنان زیبای حکمت آمیز می باشد که در قالب شعر و نثر می باشند که هم برای شخص شادی به وجود می آورد و هم بر علم و دانش انسان می افزاید.

حضرت علی(علیه السلام)می فرمایند:( اِنَّ هَذِهِ القُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الأبدَانُ، فَابتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الحِکَمِ؛ این قلب ها همچون بدن ها ملول و افسرده می شوند برای رفع ملالت آنها لطائف حکمت آمیز را انتخاب کنید).1

از این رو، تردیدی نیست که وقتی انسان به چیزهای تازه و جالب و شگفت انگیز عالی و خوب می پردازد از دقایق و ساعات مفید عمر او می باشد چون هم مایۀ آموزندگی و نشاط می باشد و هم موجب خواهد شد تا بازدهی کار انسان زیاد شود.

 


 

منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص87.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص537.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۰۵:۲۵
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دو بال برای پرواز

در زندگی هر انسانی دو حالت وجود دارد، یکی از این دو ناامید بودن و دیگری امیدوار بودن است که اگر انسان در هر کدام از این دو افراط و تفریط کند شکست خواهد خورد.

باید گفت همیشه برای رسیدن به مقاصد به دو نیرو نیاز داریم: یکی نیروی محرک و دیگری نیروی بازدارنده می باشد؛ انسان به وسیلۀ نیروی محرّک حرکت را آغاز می کند و هر مقداری که این نیرو قوی تر باشد سرعت نیز بیشتر خواهد بود؛ ولی ضرورت وجود نیروی بازدارنده آن است که انسان بتواند در خطرات خصوصاً در راه های پرخطر تعادل خود را حفظ کند.

تمام انسان ها برای قرب به سوی خدا و کمال آفریده شده اند و تمام انگیزه ها در بیرون و درون وجود انسان از طریق انبیاء و اولیاء آمده شده است. در مقابل وسوسه های شیطانی و هوای نفس دائماً انسان را به خود مشغول می سازد تا او را منحرف ساخته و به پرتگاه بکشاند. پس وجود نیروی بازدارنده در انسان برای جلوگیری و پیشگیری از این خطرات می باشد.

از این رو، مسئلۀ رجا و خوف در وجود انسان به عنوان دو بال برای پرواز کردن انسان به سوی سعادت بی پایان قرار داده شده است که نباید هیچ کدام از این دو بر دیگری برتری داشته باشد، چون اگر خوف زیاد شود انسان به طرف ناامیدی خواهد رفت و شخص ناامید به گناهان گرفتار می شود در مقابل اگر امید و رجا زیاد شود شخص نسبت به انجام گناهان بی تفاوت خواهد شد.

 


 

منبع:

1.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص533.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۵ ، ۰۲:۰۴
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

چرا ناامیدی؟

خداوند در وجود و درون هر انسانی دو نیرو قرار داده است که هر کدام از دو نیرو انسان را به سویی می کشاند یکی از این دو نیرو انسان را به طرف خوبی ها سوق می دهد و دیگری انسان را به سوی بدی ها و گناهان می کشاند، اکثر انسان ها مغلوب نیرویی هستند که به بدی ها امر می کند و انسان با اطاعت کردن از آن مرتکب گناه می شود و در صورتی که از روی جهالت و نادانی مرتکب گناه شد باید توبه و استغفار کرده و از خداوند طلب بخشش و عافیت کند و از رحمت واسعۀ الهی نا امید نشود.

حضرت علی(علیه السلام)می فرمایند:( عَجِبتُ لِمَن یَقنَطُ وَ مَعَهُ الاِستِغفَارُ؛ در شگفتم از کسی که نومید می شود در حالی که استغفار با اوست).1

نکتۀ روشنی که همه آن را می دانیم آن است که یکی از بزرگترین گناهان ناامیدی از رحمت خداوند است، چون هر کس از رحمت خدا ناامید شود هیچ ابایی از انجام گناهان نخواهد داشت و این گونه به خود تلقین می کند که خداوند دیگر من را نمی بخشد و من غرق در گناه شده ام و دیگر راه بازگشت برایم نیست.

حال آنکه باید دقت کنیم که ناامیدی خطرناک ترین راه نفوذ شیطان در دل انسان می باشد و با این ناامیدی او آلودۀ هر گناهی می شود.

از این رو، باید توجّه داشت که خداوند همیشه درهای توبه و استغفار را به روی تمام بندگانش باز گذاشته و هیچ گاه آنها را از رحمت خود ناامید نمی کند.

 

 


منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص83.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص515.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۵ ، ۱۷:۰۱
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

نمی دانم

هر انسانی که از مادر متولّد می شود تهی و خالی از علم و آگاهی می باشد و هیچ گونه علمی ندارد و این علم و آگاهی را بعد از بزرگ شدن می تواند کسب کند و یاد بگیرد. حال این فرد هر اندازه تلاشش بیشتر باشد علمش نیز زیادتر خواهد بود ولی نمی تواند تمام علوم را فراگرفته و متخصّص در همۀ علوم باشد بلکه فقط در بعضی از علم ها می تواند تخصص داشته باشد در مقابل انبیاء و اولیاء و امامان هستند که به خواست خداوند در همۀ علوم و رشته ها تخصص داشته و احاطۀ کامل به تمام حقایق دارند و فقط آنها هستند که به هر سؤالی پاسخ می دهند ولی مردم عادی قادر به پاسخ دادن به هر سؤالی نیستند پس باید در جواب سؤال هایی را که نمی دانند بگویند نمی دانم.

حضرت علی(علیه السلام)می فرمایند:( مَن تَرَکَ قَولَ لَا أدرِی أُصِیبَت مَقَاتِلُهُ؛ کسی که جملۀ نمی دانم را ترک کند مواضع آسیب پذیر خود را در معرض ضربه های خطرناک مخالفان قرار داده است).1

باید گفت که هر کس کلمۀ نمی دانم را ترک کند به هلاکت خواهد افتاد و این هلاکت یا جنبۀ دنیوی دارد مثل آنجایی که سخنان نسنجیده یا خطر آفرین است و یا جنبۀ اخروی دارد، مثل آنجایی که سخنان شخص به آبروی مردم لطمه بزند و یا سخنانش مردم را گمراه کند.

از این رو، باید انسان گفتن (نمی دانم) را یاد بگیرد، چون اگر بگوید (نمی دانم) به او یاد می دهند تا بداند و اگر بگوید (می دانم) از او سؤال می کنند و جواب را نمی داند و رسوا می شود.

 

 


منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص82.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص507.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۵ ، ۱۱:۲۲
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

غلوّ کردن

انسان در دنیا با امتحانات زیادی از طرف خالقش روبه رو می شود مثلاً شخص ثروتمند است یا اینکه پست و مقامی دارد و در این صورت افراد چاپلوسی پیدا می شوند و این گونه افراد را مدح و ستایش می کنند که اگر با این ستایش ها شخص ایمان قویّ و محکم نداشته باشد، مغرور می شود و خود را بالاتر از همه می بیند.

به همین خاطر حضرت علی(علیه السلام) در برابر کسی که در ستایش او مبالغه می کرد ولی در دل او را متهم می دانست فرمود:( أنَا دُونَ مَا تَقُولُ، وَ فَوقَ مَا فِی نَفسِکَ؛ من کمتر از آن هستم که تو می گویی و بالاتر از آنم که در دل داری).1

باید گفت که مدح و ستایش کردن اشخاص به خاطر کارهای خوبی که انجام داده و می دهند موجب تشویق آنها می شود؛ امّا اگر شخصی در این مدح کردن ها و ستایش ها افراط کند. هم ممکن است این مدح دروغ باشد و هم موجب غافل شدن طرف مقابل از عیوبش گردد و او را از تلاش برای رسیدن به امتیازات و مقام های بالا باز بدارد و علامت های غرور و تکبّر در آن شخص ظاهر شود.

پس باید افرادی که دارای ثروت یا مقامی هستند به گونه ای با مردم برخورد کنند که مردم آنها ستایش بی جا نکنند و از چاپلوسی کردن پرهیز کنند چون ستایش کردن فراوان خودپسندی می آورد و شخص را به غرور و تکبّر نزدیک می سازد.

 

 


منابع:

1.مصادرنهج البلاغه،ج4،ص80.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص499.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۵ ، ۱۱:۱۳
فاضل کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

قیمت انسان

اموال و ثروت مادی و زرق و برق دنیا به هیچ وجه نمی تواند انسان را در چشم و نظر مردم عزیز و بزرگ کند چون تمام این امور از بین رفتنی و محدود می باشند .

 افراد با پست و مقام و حسب و نسب نمی توانند نزد مردم ارزش پیدا کنند چون ارزش واقعی هر انسانی به کارهای مهمی است که از عهدۀ او برمی آید. مثلاً شاعری خوب و توانا یا معلمی شایسته یا جراحی بسیار ماهر ارزششان به اندازۀ همان کاری می باشد که به خوبی از عهدۀ این افراد برمی آید.

حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند:(قِیمَۀُ کُلِّ امرِءٍ مَا یُحسِنُهُ؛ قیمت و ارزش هر کس به اندازۀ کاری است که می تواند آن را به خوبی انجام دهد).1

باید گفت که ارزش این گونه افراد هم در بین مردم به اندازۀ کار خوبی است که انجام می دهند و هم در نزد خداوند  افراد و شخصیتهایی ارزش خواهند یافت که اعمالشان شایسته تر و خوب تر و تلاششان بیشتر بوده و اصلاحات بهتری انجام داده باشند.

بنابراین ارزش هر فردی به اندازۀ علم و دانش و معرفتی است که آن را به خوبی یاد گرفته و در مسیر درست و خوب از آن استفاده می کند و به هم نوعانش خدمت می رساند.

 


 

منابع:

1.مصادر نهج البلاغه،ج4،ص69و70.

2.کتاب پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،ج12،ص485.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۱:۰۴
فاضل کاوه